اریستهلغتنامه دهخدااریسته . [ اَ ت ِ ] (اِخ ) آریسته . در اساطیر یونانی پسر افولون و مادر او پری مسماة به سیرِن بود. وی تربیت زنبورعسل را بمردم آموخت وطبق اساطیر یونانی او بلااراد
اریسکالغتنامه دهخدااریسکا. [ اِ ] (اِخ ) جزیره ای کوچک از جزائر هبریده در شمال سرزمین اکوس . طول آن سه هزار گز و از طرف جنوب بسوی شمال امتداد مییابد، سکنه ٔ آن بالغ بر430 تن است .
اریستهلغتنامه دهخدااریسته . [ اَ ت ِ ] (اِخ ) آریسته . در اساطیر یونانی پسر افولون و مادر او پری مسماة به سیرِن بود. وی تربیت زنبورعسل را بمردم آموخت وطبق اساطیر یونانی او بلااراد