ارغونلغتنامه دهخداارغون . [ اَ ] (اِخ ) نوکر مولانا قطب الدین که از جانب امیر تیمور، آنگاه که متوجه روم بود، جهت استخلاص اموال شیراز و افراغ محاسبات آن ولایت تعیین شد و مولوی بدا
ارغونلغتنامه دهخداارغون . [ اَ ] (اِخ ) (امیر... آقا) وی از دبیران اوگتای بود، و قاآن او را در موقعی که بین گرگوز و پسر جنتمور اختلاف بروز کرده بود، در جزء فرستادگان خود به خراسا
ارغونلغتنامه دهخداارغون . [ اَ ] (اِخ ) ناحیه ٔ قدیم شمال شرقی اسپانیاکه امروزه شامل ایالات هوئِسکا، سرقسطه و تروئِل میشود: و مدینة طمریس و مدینة یاقة و مدینة سنجیلی و مدینة ارغو
ارقونلغتنامه دهخداارقون . [ ] (اِ) حنا. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). ارقان . ایرقان . ورقان . فقولیان . برنا. یرنا. (فهرست مخزن الأدویه ). رجوع بحنا شود. || روغن جلوز. (فهرست مخزن الأ
ارقونلغتنامه دهخداارقون . [ ] (اِخ ) رودی است در بلاد ایغور که از کوههای قراقورم سرچشمه گیرد. (جهانگشای جوینی ج 1 ص 39، 42 و 192) (تاریخ مغول ص 4، 7 و 16).
عرقونلغتنامه دهخداعرقون . [ ](اِ) نباتی است که برگ آن شبیه به برگ شقایق النعمان است و شکافته و طولانی . و بیخ آن مستدیر و آن را میخورند. و صنف دیگر نیز می شود و شاخه های آن باریک
ارغونشاهلغتنامه دهخداارغونشاه . [ اَ ] (اِخ ) ابن امیرنوروز غازی از امرای اواخر دوره ٔ مغول و سپس نایب طغاتیمورخان . رجوع به حبط ج 2 ص 78 و فهرست تاریخ مغول و فهرست ذیل جامع التواری
ارغونشاهلغتنامه دهخداارغونشاه . [ اَ ] (اِخ ) اختاجی (امیر...) از امرای امیرتیمور گورکان . رجوع به حبط ج 2 ص 151، 172، 174، 175، 176، 179، 180، 203 و 205 شود و ظاهراً وی همان ارغونش
ارغونشاهلغتنامه دهخداارغونشاه . [ اَ ] (اِخ ) از امرای ملک اشرف . و ملک اشرف او را بطلب شیخ صدرالدّین موسی بجانب اردبیل فرستاد ولی شیخ پیش از رسیدن ارغونشاه روضه ٔ مقدسه (قبر شیخ صف
ارغونشاهلغتنامه دهخداارغونشاه . [ اَ ] (اِخ ) جانی قربانی حاکم نیشابور. وی را باامیروجه الدّین مسعود سربداری مقاتله روی داد و امیرمسعود ظفر یافت و آن ولایت را ضبط کرد و ارغونشاه نیش
ارغونشاهلغتنامه دهخداارغونشاه . [ اَ ] (اِخ ) ابن امیرنوروز غازی از امرای اواخر دوره ٔ مغول و سپس نایب طغاتیمورخان . رجوع به حبط ج 2 ص 78 و فهرست تاریخ مغول و فهرست ذیل جامع التواری
ارغونشاهلغتنامه دهخداارغونشاه . [ اَ ] (اِخ ) اختاجی (امیر...) از امرای امیرتیمور گورکان . رجوع به حبط ج 2 ص 151، 172، 174، 175، 176، 179، 180، 203 و 205 شود و ظاهراً وی همان ارغونش
ارغونشاهلغتنامه دهخداارغونشاه . [ اَ ] (اِخ ) از امرای ملک اشرف . و ملک اشرف او را بطلب شیخ صدرالدّین موسی بجانب اردبیل فرستاد ولی شیخ پیش از رسیدن ارغونشاه روضه ٔ مقدسه (قبر شیخ صف