ارغهلغتنامه دهخداارغه . [ اَ غ َ / غ ِ ] (ص ) اَرقه .عَرْقه . در تداول عامه ، سخت زیرک . سخت گربز و بد.
ارقهلغتنامه دهخداارقه . [ اَ ق َ ] (اِخ ) از بلاد اسپانیا که بین آن و ابره زمینی قفر موسوم به سلانا واقع است . (حلل السندسیه ج 2 ص 176). || رودی به اسپانیا که از پیرنه (جبال الب
متظاهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی هوچی، آکتور، بدذات، خبیث، حقهباز، ناتو، ارغه (ارقه)، مزنگبیا، اطواری، شارلاتان، عشوهگر، فریبکار، آدم لافزن، بازیگر، آدم لافزن، پرمدعا، ش