ارزیابیدیکشنری فارسی به انگلیسیappraisal, assessment, conspectus, estimate, estimation, evaluation, measure, valuation
سوگیری شناختیcognitive biasواژههای مصوب فرهنگستانخطا یا خطاهایی ناخودآگاه در تفکر که موجب تعبیر و ارزیابی نادرست اطلاعات جهان پیرامون میشود و عقلانیت و صحت تصمیمها و قضاوتها را تحت تأثیر قرار میدهد
ارزیابی تکattack assessmentواژههای مصوب فرهنگستانارزیابی اخبار و اطلاعات برای تعیین ماهیت بالقوه یا بالفعل تک و اهداف آن بهمنظور فراهم کردن اطلاعات برای تصمیمگیری بهموقع
وارسی اطلاعاتinformation auditواژههای مصوب فرهنگستانبررسی و ارزیابی منابع و خدمات و کالاهای اطلاعاتی موجود در سازمان بهمنظور ارتقای سطح بهرهوری
چشمانداز اشتراک اطلاعاتinformation sharing visionواژههای مصوب فرهنگستانبرنامهای برای ارزیابی عوامل و اجزا و مؤلفههای بهاشتراکگذاری اطلاعات بین نیروهای خودی با رویکرد آیندهپژوهانه متـ . چشمانداز مشارکت اطلاعاتی
سواد اطلاعاتیinformation literacy, IL, information skillsواژههای مصوب فرهنگستانمهارتهای دستیابی و درک و ارزیابی و استفاده از منابع اطلاعاتی برای حل مشکلات و تصمیمگیریهای مؤثر