ارجنکلغتنامه دهخداارجنک . [ اَ ج َ ن َ ] (اِ) نامی است که در ناحیه ٔ رازکان به «رامنوس پالازی » دهند و آنرا گونه هاست چون اشنگور و تنگرَس ، و سیاه توسه ، و سیاه اربه و کنار و سیا
اشنگورلغتنامه دهخدااشنگور. [ اَ ش َ ] (اِ) گونه ای از اَرجَنک که آنرا آش انگور، خوشه ٔ انگور، خمیر زال ، وشر، سیاه درخت ، کلی کک ، الجاره ، عوسج ، شجرالدکن ، شوکةالصباغین نیز گوین
الجارهلغتنامه دهخداالجاره . [ اَ ل َ رَ / رِ ] (اِ) یا خوشِه اَنگور گونه ایست از اَرجَنَک (درخت جنگلی ) که آن را در خلخال به همین نام (الجاره )، در کتول ، خوشه انگور و آش انگور، د
ارژنلغتنامه دهخداارژن . [ اَ ژَ ] (اِ) ارزن . ارزه . ارجن . ارجَنک . ارجان . درختی است با چوبی سخت که از وی کمان سازند. نوعی بادام کوهی است . درختچه ای از نوع بادام وحشی در نقاط
باداملغتنامه دهخدابادام . (اِ) ترجمه ٔ گوز باشد. (آنندراج ). لَوز. (منتهی الارب ) (دهار). ابوالمثنی . نوع بادام «آمیگ دالوس » که میان بَرِ آنها خوراکی نیست ولی مغز هسته ٔ آنها که