ارثبردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ردن، بهارث بردن، تقسیم کردن ارثیه، دریافتکردن بهارث رسیدن، منتقل شدن
inheritingدیکشنری انگلیسی به فارسیبه ارث بردن، به میرای بردن، واری شدن، از دیگری گرفتن، مالک شدن، جانشین شدن
وَرِثُواْفرهنگ واژگان قرآنبه ميراث بردند - ارث بردند(ارث تملک مال و يا هر چيز قابل انتفاعي است از کسي که قبلا او مالک بوده و با زوال او ، ملک او به ديگري منتقل شده . در معني عبارت "أُوْل