ارتفاع مغناطیسیmagnetic elevationواژههای مصوب فرهنگستانفاصلة حسگر مغناطیسسنج از سطح دریا در برداشت مغناطیسی هوابُرد
ارتفاعلغتنامه دهخداارتفاع . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) خاستن . برخاستن . بلند شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (غیاث اللغات ). نشوص . (تاج المصادر). بلند گردیدن . رَفع. بالا آمدن . برآمدن . از
ارتفاعدیکشنری عربی به فارسیفرازا , بلندي , ارتفاع , فراز , منتها درجه , مقام رفيع , منزلت , جاي بلند وبرامدگي , ترفيع , رفعت , جاي مرتفع , اسمان , عرش , تکبر , دربحبوحه , ارتفاعات , عظمت
جریان حلقویring currentواژههای مصوب فرهنگستانجریان الکتریکی غربسویی که باور بر این است که در هنگام وقوع توفان مغناطیسی در ارتفاع چندبرابر شعاع زمین جاری میشود
کمربند تابش مصنوعیartificial radiation beltواژههای مصوب فرهنگستانالکترونهای پرانرژی بهدامافتاده در میدان مغناطیسی زمین ناشی از انفجارهای هستهای در ارتفاع بالا
گای لوساکلغتنامه دهخداگای لوساک . (اِخ ) ژزف لویی گی لوساک . عالم فرانسوی متبحر در فیزیک و شیمی در شهر سن لئونارد نوبلا (هت وین [ هُروی ] ) متولد شد. وی پس از فراغ از تحصیل در دارالف
گیلغتنامه دهخداگی . (اِخ ) (گی لوساک ) ژزف لوئی . دانشمند فیزیک و شیمیدان فرانسوی که به سال 1778 در سن لئونار دو نوبلا به دنیا آمد. در سال 1804 قانون انبساطگازها را کشف کرد. د
رادارلغتنامه دهخدارادار. (فرانسوی / انگلیسی ، اِ) کلمه ٔ مرکب از حروف اول کلمات انگلیسی : رادیو دتکشن اند رنجینگ (بمعنی تجسس کردن و میزان کردن با رادیو). پس کلمه رادار اسمی است م