ارتفاع تجاریmerchantable height, commercial height, salable heightواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از تنۀ درخت که در بالای زمین و در برخی کشورها در بالای کندۀ آن قرار دارد و قابل فروش است
ارتفاعلغتنامه دهخداارتفاع . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) خاستن . برخاستن . بلند شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (غیاث اللغات ). نشوص . (تاج المصادر). بلند گردیدن . رَفع. بالا آمدن . برآمدن . از
ارتفاعدیکشنری عربی به فارسیفرازا , بلندي , ارتفاع , فراز , منتها درجه , مقام رفيع , منزلت , جاي بلند وبرامدگي , ترفيع , رفعت , جاي مرتفع , اسمان , عرش , تکبر , دربحبوحه , ارتفاعات , عظمت
مکزیکولغتنامه دهخدامکزیکو. [ م ِ زی ک ُ ] (اِخ ) پایتخت مکزیک که در فلاتی به ارتفاع 2260 گز واقع است و 4636000 تن سکنه و آثار باستانی از قرنهای 16 - 18 دارد. یکی از مراکز بزرگ تجا
مکهلغتنامه دهخدامکه . [ م َک ْ ک َ ] (اِخ ) ام القری . بکه . شهر مقدس اسلامی در کشور عربستان سعودی در منطقه ٔ حجاز که مسجدالحرام و خانه ٔ کعبه شرفها اﷲ در آنجاست . در 80 کیلومت
یاتوتواژهنامه آزادیاتوت نام فارسی میوه ای است یاقوتی رنگ از شاخه سته ها. برابر انگلیسی این واژه cranberry است. یاتوت ها در خاک باتلاقی اسیدی سرتاسر مناطق خنک نیم کره شمالی می روی
ارمنستانلغتنامه دهخداارمنستان . [ اَ م َ ن ِ ] (اِخ ) ارمن . ارمنیه . ارمینیه . (دمشقی ). ناحیه ای در آسیای غربی که از جانب شمال به گرجستان و از مشرق به بحر خزر و از جنوب به درّه ٔ
دزفوللغتنامه دهخدادزفول . [ دِ ] (اِخ ) (شهر...) آن را دسبول نیز گویند. (ابن بطوطه ). آن را اندیمشک گفته اند، از اقلیم سیم است . اردشیر بابکان ساخت بر دو جانب آب جندی شاپور نهاده