حریثةلغتنامه دهخداحریثة.[ ح ُ رَ ث َ ] (اِخ ) شاعری از عرب . دیوان او را ابوسعید سکری و جماعتی دیگر گرد کرده اند. (ابن الندیم ).
ارتحاللغتنامه دهخداارتحال . [ اِ ت ِ ] (ع مص )از مکانی بمکان دیگر شدن . کوچ کردن . (زمخشری ). انتقال . از جائی بجائی شدن . کوچیدن . احتمال . کوچ . بجائی رفتن . رحلت . برفتن . از منزلی برداشتن . (تاج المصادر بیهقی ). رخت از منزلی برداشتن . سفر کردن : ما نمی بینیم باشد
ارتحشستالغتنامه دهخداارتحشستا. [ اَ ت َ ش َ ] (اِخ ) یا ارطحشیاس . (قاموس الاعلام ترکی ). رجوع به اردشیر و ارتخشثتا و ارتخششتا شود.
ارتحاللغتنامه دهخداارتحال . [ اِ ت ِ ] (ع مص )از مکانی بمکان دیگر شدن . کوچ کردن . (زمخشری ). انتقال . از جائی بجائی شدن . کوچیدن . احتمال . کوچ . بجائی رفتن . رحلت . برفتن . از منزلی برداشتن . (تاج المصادر بیهقی ). رخت از منزلی برداشتن . سفر کردن : ما نمی بینیم باشد
ارتحشستالغتنامه دهخداارتحشستا. [ اَ ت َ ش َ ] (اِخ ) یا ارطحشیاس . (قاموس الاعلام ترکی ). رجوع به اردشیر و ارتخشثتا و ارتخششتا شود.