ارابسفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهگیاهی از تیرۀ چلیپاییان، با ساقه و برگهای کرکدار، به انواع مختلف؛ ترهتیزک کوهی.
اراستندیکشنری فارسی به عربیاجاص مجفف , اکس , ثوب , جميل , جهز , حلية , رتب , رتبة , شجاع , صور , طابق , طرز , عادة , عريس , مدي , مرتب , ملابس , نعمة , هالة
هارپلغتنامه دهخداهارپ . (فرانسوی ، اِ) نام ساز سه گوشه ای که تارهای آن در طول نامساویند و با دو دست نواخته میشود. هارپ را مصریان قدیم و عبرانیان و اقوام دیگر به حالت بسیار ناقص