ادواتلغتنامه دهخداادوات . [ اَدَ ] (ع اِ) ج ِ اَداة. آلت ها. آلات حصول چیزی . (غیاث اللغات ). اسباب . دست افزارها : چنانکه ظهورآن بی ادوات آتش زدن ممکن نگردد، اثر این تجربت و مما
أدَواتٌ حَرْبيةدیکشنری عربی به فارسیتجهيزات جنگي , مهمّات جنگي , ادوات جنگي , جنگ افزارها , ابزار جنگي
ادوات ناوبریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت اوبری، سکستانت، قطبنما، رادار، چراغ دریایی، نقشه سکان، لنگر، تیغۀ موتور، پارو، بادبان جیپیاس، سیستم موقعیتیابی جهانی، ماهواره لنگرگاه، مارینا، ا