ادهمیلغتنامه دهخداادهمی . [ اَ هََ ] (اِخ ) عبدالقادربن علی الحسین . نزیل مدینه و خادم فراشة شریفة در حجره ٔ نبویه . او راست : اربع رسایل :1- میزان العدل فی مقاصد احکام الرمل .2-
صباسرعتلغتنامه دهخداصباسرعت . [ ص َ س ُ ع َ ] (ص مرکب ) در تندروی به مانند باد صبا. تندرو. بشتاب رو : صباسرعتی رعدبانگ ادهمی که بر برق پیشی گرفتی همی . (بوستان ).رجوع به صبا و رجوع
ادهملغتنامه دهخداادهم . [ اَ هََ ] (ع ص ، اِ) سیاه . (منتهی الارب ). تیره گون : غره ٔ بامداد بر صفحه ٔ ادهم ظلام پیدا گشت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 31).رو سفید از قوت بلغم بودباش
مدهامتانلغتنامه دهخدامدهامتان . [ م ُ هام ْ م َ ] (ع ص ، اِ) دو باغ سبز و سیرآب که از غایت سبزی به سیاهی زند. (غیاث اللغات از منتخب اللغات ). و در آیه ٔ شریفه بهمین معنی است . (لسان
رعدبانگلغتنامه دهخدارعدبانگ . [ رَ ] (ص مرکب ) رعدآواز. تندرآوا. (یادداشت مؤلف ). که صدایی چون بانگ تندر دارد. که بانگی مانند رعد داشته باشد : ابرسیر و بادگرد و رعدبانگ و برق جه پ
سرعتلغتنامه دهخداسرعت . [ س ُ ع َ ] (ع اِمص ) سرعة. شتاب . مولانا یوسف بن مانع در شرح نصاب نوشته اند که فی الحقیقت معنی سرعت شتاب نیست زیرا که شتاب ترجمه ٔ عجلت است و معنی شتاب