تارسلغتنامه دهخداتارس . (اِخ ) طَرَسوس . یکی از شهرهای باستانی آسیای صغیر که امروز «تارسوس » یا «ترسوس » نامیده میشود و آن در اناطولی (ایالت ادنه ) واقع است . این شهر باستانی مر
سماعلغتنامه دهخداسماع . [ س َ ] (ع مص ) شنوایی . (غیاث ) (دهار) (منتهی الارب ). || شنیدن . شنودن . (غیاث ). شنیدن . (المصادر زوزنی ) (دهار). شنیدن و گوش فراداشتن . (تاج المصادر
محولغتنامه دهخدامحو. [ م َح ْوْ ] (ع مص ) پاک کردن نبشته و نقش و جز آن را. (از منتهی الارب ). مَحَّی . (منتهی الارب ). پاک کردن حروف و نقوش را از لوح و جز آن . (غیاث ) (آنندراج
ختلانلغتنامه دهخداختلان . [ خ َ ] (اِخ ) نام شهرهای مجتمعی است در ماوارءالنهر بنزدیک سمرقند بعضی از جغرافیانویسان عرب آنرا بضم «خاء» و تشدید «تاء» آورده اند ولی صواب نظر اول است