ادعانامهلغتنامه دهخداادعانامه . [ اِدْ دِ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) نوشته ای از طرف مدعی العموم مبنی بر اتهام کسی .
ادعانامهفرهنگ انتشارات معین( ~. م ِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) 1 - هر نوشته ای که دعوی و ادعایی را علیه کسی یا کسانی دربرداشته باشد. 2 - نوشته ای رسمی که به وسیلة آن دادستان و یا مقام دیگری از
ادعانامهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهنوشتهای که دادستان به دادگاه میدهد و در آن برای کسی که مرتکب جرمی شده درخواست مجازات میکند؛ کیفرخواست.
دادخواستفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ادعانامه، استشهاد، استشهاد محلی، استشهادنامه، عرضحال، اظهارنامه، اظهاریه، اخطاریه، اخطارنامه، احضاریه، خواست برگ، احضارنامه، حکم تفتیش، اجازه ت
تعقیب قانونی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات انونی کردن، ادعانامه تنظیم کردن، کیفرخواست تنظیم کردن، دادخواهی کردن، توطئه کردن، دروغگفتن
دادستانفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. (حقوق) نمایندۀ دولت در دادگاه که ادعانامه دربارۀ تبهکاران صادر میکند؛ مدعیالعموم.۲. [قدیمی] کسی که داد کسی را از دیگری بگیرد؛ ستانندۀ داد؛ داور؛ دادرس.
کیفرخواستلغتنامه دهخداکیفرخواست . [ ک َ / ک ِ ف َ خوا / خا ] (اِ مرکب ) (اصطلاح حقوق ) ادعانامه ٔ دادستان (مدعی العموم ). (فرهنگ فارسی معین ).