ادراکاتلغتنامه دهخداادراکات . [ اِ ] (ع اِ) ج ِ اِدراک : جمله ادراکات بر خرهای لنگ او سوار باد، پران چون خدنگ .مولوی .
perceptionsدیکشنری انگلیسی به فارسیادراکات، ادراک، درک، احساس، دریافت، مشاهده، مشاهده قوه ادراک، اگاهی
احساسواژهنامه آزاداصطلاحاً عاطفۀ قلبی. در لغت، به معنی دریافتن، آگاه شدن و درک چیزی با یکی از حواس است و در روان شناسی، بازتاب ذهنی تأثیرات مادی (فیزیکی) است که شالودۀ همۀ ادراکات است.