حداثلغتنامه دهخداحداث . [ ح ُدْ دا ] (ع ص ، اِ) جماعتی که سخن کنند. جمع است برخلاف قیاس حملاً علی نظیره سامر و سمار: فوجدت (فاطمة) عنده (النبی ) حداثاً؛ ای جماعة یتحدثون . (منتهی الارب ).
حدادلغتنامه دهخداحداد. [ ح َدْ دا] (اِخ ) اسکندرانی . ظافربن القاسم بن منصوربن عبداﷲبن خلف الجذامی الاسکندرانی معروف به حداد شاعر ادیب . حافظ سلفی و گروهی از اعیان از وی روایت کنند. وفات او بمصر در محرم سال (529هَ . ق .) بود، و از اوست :حکم العیون علی الق
حدادلغتنامه دهخداحداد. [ ح َدْ دا] (اِخ ) دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد واقع در 8 هزارگزی خاور مشهد و 3 هزارگزی خاور کشف رود، جلگه و معتدل است . رودخانه از آن گذرد. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالدار
اداتلغتنامه دهخداادات . [ اَ ] (ع اِ) اَداة. آلت . آلت حصول . (وطواط). آلت حصول چیزی . افزار. ابزار. دست افزار. (بحر الجواهر) (مهذب الاسماء). ساز. سازکار. ساختگی . ج ، ادوات : هر دو یگانه ٔ روزگار بودند در همه ٔ ادوات فضل . (تاریخ بیهقی ص 101
اداتدیکشنری عربی به فارسیدستگاه , اسباب , الت کوچک , مکانيکي , جزء (اجزاي) , ابزار , انبر , الت , افزار , اجراء , انجام , انجام دادن , ايفاء کردن , اجراء کردن تکميل کردن , الت دست , داراي ابزار کردن , بصورت ابزار دراوردن , لوازم اشپزخانه , وسايل , ظروف
اداتفرهنگ فارسی عمید۱. ابزار؛ افزار؛ آلات.۲. (ادبی) کلمهای که بهتنهایی معنی مستقلی ندارد: ادات شرط.
خانساداتلغتنامه دهخداخانسادات . (اِخ ) دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ وارداک شهرستان مشهد. واقع در 24 هزارگزی شمال باختری مشهد و 2 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ مشهد بقوچان . ناحیه ای است واقع در جلگه ، معتدل و دارای <span cla
خانقاه ساداتلغتنامه دهخداخانقاه سادات . [ ن َ / ن ِ هَِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان خان اندبیل بخش مرکزی شهرستان هروآباد، واقع در 2500 گزی خاور هروآباد و 2500 هزارگزی شوسه ٔ هروآباد به میانه . ناحیه
چشمه ساداتلغتنامه دهخداچشمه سادات . [ چ َ م َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «قریه ای است در سمت چپ راه عماریه ٔ کرمانشاهان به ماهیدشت ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 233).
دار امرود ساداتلغتنامه دهخدادار امرود سادات . [ اَ ] (اِخ ) نام محلی است از دهستان ماهیدشت بالا بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان .واقع در چهل و یک هزارگزی جنوب خاوری کرمانشاه . چهارگزی فیروزآباد. دامنه . سردسیر. با 105 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات دیم ، لبنیات
حسین آباد ساداتلغتنامه دهخداحسین آباد سادات .[ ح ُ س ِ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند. واقع در شش هزارگزی جنوب باختری بیرجند. ناحیه ای است واقع در جلگه ، گرمسیر. دارای 197 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غل