نیک اخلاقیلغتنامه دهخدانیک اخلاقی . [ اَ ] (حامص مرکب ) خوش خوئی . نیک خوئی . نیک اخلاق بودن : آرزوی دل خلقی تو به شیرین سخنی اثر رحمت حقی تو به نیک اخلاقی .سعدی .
انسانیت پرورلغتنامه دهخداانسانیت پرور. [ اِ نی ی َ پ َ وَ ] (نف مرکب ) پرورنده ٔ انسانیت و مردمی و اخلاق نیک بشری . (از یادداشت مؤلف ).
انسانیتلغتنامه دهخداانسانیت . [ اِ نی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِ مص ) مردمی . آدمیت . (یادداشت مؤلف ). || تربیت و اخلاق نیک که از مشخصات انسان است . (فرهنگ فارسی معین ). مردمی و مروت و
عالی شرفلغتنامه دهخداعالی شرف . [ ش َ رَ ] (اِخ ) نامش میرزا محمد حسین خلف صدق میرزا محمد. کلانتر سابق فارس و از اجله ٔ سادات آن سامان است . او را اخلاق نیکو بود و محضرش مجمع شعرا و