اخلاقیmoralواژههای مصوب فرهنگستان1. ویژگی رفتاری که مناسب و قابل قبول ارزیابی شود 2. ویژگی فرد یا گروهی که چنین رفتاری داشته باشد
اخلاقیاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ت، اصول اخلاق، فضایلاخلاقی، درستی، ایده آل ها، استاندارد ها اخلاق کاری
اخلاقیاتethicsواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از فلسفه که به مطالعۀ محتوای دیدگاههای اخلاقی و طبیعت آنها میپردازد
اخلاقیات فمینیستیfeminist ethicsواژههای مصوب فرهنگستانتلاشی برای بازنگری یا صورتبندی دوباره یا بازاندیشی در آن بخش از اخلاقیات سنتی که تجربۀ اخلاقی زنان را کمارج میدارند