اخطادیکشنری عربی به فارسیادم کودن واحمق , ساده لوح , خطاکردن , دراشتباه بودن , غلط بودن , گمراه شدن , بغلط قضاوت کردن
أخْطَأ الهَدَفَدیکشنری عربی به فارسیبه خطا رفت , به هدف نزد , تيرش به خطا رفت , به مرادش نرسيد , به مقصود نرسيد