اخصلغتنامه دهخدااخص . [ اَ خ َص ص ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از خص و خصوص . خاص تر. (غیاث ). مخصوص تر. ویژه تر. گزیده تر. || کلی که نسبت به کلی دیگری دارای مصادیق کمتری باشد. امری
پنزالغتنامه دهخداپنزا. [ پ ِ ] (اِخ ) نام ایالتی است در روسیه . از طرف شمال محدود به نیژنی نو گورود و از سوی مشرق به سیمبیرسک و از جانب جنوب به ساراتوف و از جهت مغرب به تامبوف .
پنزالغتنامه دهخداپنزا. [ پ ِ ] (اِخ ) شهری است در روسیه (ولگای اوسط)، واقع درکنار سورا. دارای 92000 تن سکنه و کارخانه ٔ چرم سازی و صابون سازی . در قاموس الاعلام ترکی آمده است :
لاکاز دوتیهلغتنامه دهخدالاکاز دوتیه . [ ی ِ] (اِخ ) هانری فلیکس دو.نام حیوان شناس فرانسوی مولد مُن پزا. (1901-1821).
پروتئین استخوانزاbone morphogenic proteinواژههای مصوب فرهنگستانپروتئین موجود در استخوان فاقد کانی که محرک استخوانسازی است اختـ . پازا BMP
گالیلهلغتنامه دهخداگالیله . [ ل ِ ] (اِخ ) عالم ریاضی و فیزیک دان . وی در تاریخ 18 فوریه ٔ 1564 م . در پیزا تولد یافت و در فلورانس بتحصیل پرداخت و طب و ریاضیات را فراگرفت سپس منجم