اخصاءلغتنامه دهخدااخصاء. [ اِ ] (ع مص ) آموختن یک علم را. (منتهی الارب ). || خصی کردن . (غیاث از لطائف ). بیرون کشیدن خصیه و تخم آدمی : این جزا تسکین جنگ و فتنه است آن چو اخصاء ا
اخثاءلغتنامه دهخدااخثاء. [ ] (اِخ ) یاقوت گوید این کلمه لقب است و اسم او ندانم و کسی را که از او یادی کرده باشد نیافتم جز آنچه ابوبکر المبرمان ، در کتاب خود، فی نکت کتاب سیبویه ،