اختیاراتلغتنامه دهخدااختیارات . [اِ ] (ع اِ) (علم ...) مؤلف کشف الظنون آرد: فهو علم باحث عن احکام کل وقت و زمان من الخیر والشر و اوقات یجب الاحتراز فیها عن ابتداءالامور و اوقات یست
اختیارات محلیhome ruleواژه‌های مصوب فرهنگستاناختیار قانون‌گذاری محدود و ادارۀ امور محلی در شهرستان یا شهر به دست اهالی آن
dispositionsدیکشنری انگلیسی به فارسیاختیارات، وضع، مشرب، خواست، حالت، تمایل، سرشت، طبیعت، مزاج، خو، خیم، ساز
dispensationsدیکشنری انگلیسی به فارسیاختیارات، تقدیر، توزیع، تقسیم، پخش، اعطا، وضع احکام دینی در هر دوره و عصر
صلاحدید پلیسpolice discretionواژه‌های مصوب فرهنگستاناختیارات افسران مجری قانون در اجرای قوانین و فعالیت‌های روزانۀ پلیسی که به آنها حق انتخاب می‌دهد
تمرکز‌زداییdecentralizationواژه‌های مصوب فرهنگستانکاهش اختیارات مرکز در ادارة کشور و واگذاری آن به نهادها یا مدیران و نمایندگان محلی
