اختفرهنگ مترادف و متضاد۱. آشنا، آمخته، مالوف، مانوس، معتاد ۲. خواهر ۳. شبیه، قرین، مانند، مثل ۴. هماهنگ
اختلغتنامه دهخدااخت . [ اُ ] (ع اِ) خواهر. همشیره . || مانند. مثل . قرین : دال اخت الذال . ج ، اخوات . (مهذب الاسماء). || اخت شدن با کسی ؛ در تداول عوام ، با او آرام گرفتن . با