اخالغتنامه دهخدااخا. [ اُ ] (اِخ ) نام یکی از دختران اردشیر دوم شاهنشاه هخامنشی . (ایران باستان پیرنیا ص 1158 ، 1165 ، 1186).
اخالغتنامه دهخدااخا. [ ] (اِخ ) نام کتابی از یهود. (ابن الندیم چ مصر ص 34س 15). ایخاه . (ملااحمد نراقی ). بعضی آنرا نیاحات ارمیا یا مراثی یرمیا (نام کتابی از تورات ) شمرده اند.
اخالغتنامه دهخدااخا. [ اُخ ْ خا / اُ ] (اِخ ) (کلمه ای است نبطیه ) ناحیه ای از نواحی بصره واقع درمشرق دجله دارای نهرها و قریه ها. (معجم البلدان ).
اخاک اخاکلغتنامه دهخدااخاک اخاک . [ اَ اَ ] (ع صوت مرکب ) برادر را باش ! پشتی برادر کن . ملازم برادر باش : اخاک اخاک اِن ّ من لا اخاً له کساع الی الهیجا بغیر سلاح .مسکین الدارمی .