انتهکدیکشنری عربی به فارسیتخلف کردن از , تجاوز کردن از , تعدي , تخطي کردن از , سرپيچي کردن از , تجاوز کردن به , شکستن , نقض کردن , هتک احترام کردن , بي حرمت ساختن , مختل کردن
شرفدیکشنری عربی به فارسیاحترام , عزت , افتخار , شرف , شرافت , ابرو , ناموس , عفت , نجابت , تشريفات (در دانشگاه) امتيازويژه , جناب , حضرت , احترام کردن به , محترم شمردن , امتياز تحصيلي
honouringدیکشنری انگلیسی به فارسیارج نهادن، مفتخر کردن، احترام کردن به، محترم شمردن، امتیاز تحصیلی اوردن، شاگرد اول شدن
honoringدیکشنری انگلیسی به فارسیبزرگداشت، مفتخر کردن، احترام کردن به، محترم شمردن، امتیاز تحصیلی اوردن، شاگرد اول شدن
honourدیکشنری انگلیسی به فارسیافتخار و احترام، افتخار، احترام، شرف، شرافت، عزت، ناموس، غیرت، حضرت، جناب، فخر، خوشنامی، نجابت، تشریفات امتیازویژه، اب رو، برو، مفتخر کردن، احترام کردن به، محتر