احتباسلغتنامه دهخدااحتباس . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) واداشته شدن . (تاج المصادر) (زوزنی ). بازداشته شدن .- احتباس بول ؛ بازایستادن بول .شاشبند. اُسر. || واداشتن . (زوزنی ) (تاج المصادر
احتباسفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. (پزشکی) = حبسالبول۲. [قدیمی] زندانی شدن؛ محبوس شدن.۳. [قدیمی] قطع شدن؛ بریده شدن.۴. [قدیمی] خودداری؛ امتناع.
اهتباصلغتنامه دهخدااهتباص . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) شادمان شدن . || شتاب رفتن . || مبالغه نمودن در خندیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
اقتباسدیکشنری عربی به فارسیذکر , نقل قول , احضار , احضار به بازپرسي , تقديرازخدمات , تقديررسمي , بيان , ايراد , اقتباس , عبارت , مظنه , نقل کردن , مظنه دادن , نشان نقل قول
محتبسلغتنامه دهخدامحتبس .[ م ُ ت َ ب َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از احتباس . بندآمده .بازایستاده . بازداشته و بندگردیده . (آنندراج ). بندشده . حبس شده : بول محتبس ؛ بندآمده . (یادداشت