اجقفرهنگ انتشارات معینوجق (اَ جَ وَ جَ) (ص .) 1 - غیر متعارف ، عجیب و غریب . 2 - لباس رنگارنگ با رنگ های تند و زننده . (?(اجل (اَ جَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - مهلت ، نهایت مدت چیزی . 2 -
آلاجقلغتنامه دهخداآلاجق . [ ج ِ ] (ترکی ، اِ) آلاچیق . نوعی از خیمه که از جامه ٔ سطبر و گن-ده کنن-د. || کلبه ها که به صورت خیمه های تاتار باشد.
اجقفرهنگ انتشارات معینوجق (اَ جَ وَ جَ) (ص .) 1 - غیر متعارف ، عجیب و غریب . 2 - لباس رنگارنگ با رنگ های تند و زننده . (?(اجل (اَ جَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - مهلت ، نهایت مدت چیزی . 2 -
اجللغتنامه دهخدااجل . [ اَ ج َل ل ] (اِخ ) کمال الدین (سید...). خوندمیر در حبیب السیر ج 2 ص 264 آرد: و فی شهور سنة تسع و ثمانین و ثمانمائه ... (889 هَ .ق .) فرمان خاقان عالیجاه
مریان وآق اولرلغتنامه دهخدامریان وآق اولر. [ م ِ ن ُ اِوْ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گرگانرود جنوبی بخش مرکزی شهرستان طوالش ، در 36هزارگزی غرب هشت پر و در جلگه ٔ مرطوب معتدل هوائی واق
صاعدلغتنامه دهخداصاعد. [ ع ِ ] (اِخ ) ابن حسن دمشقی . وی شاعری است و دیوانی دارد. این ابیات از قصیده ای است که در مدح عبدالعزیزبن یوسف وزیر در بغداد گفته است :و لیلی مریض الافق
لیلیلغتنامه دهخدالیلی . [ ل َ لا ] (اِخ ) بنت حطیم . از زوجات پیغمبر(ص ) اما پیش از ملاقات چون شنید که برص دارد وی را طلاق داد. (تاریخ گزیده ص 161). صاحب الاصابة آرد: لیلی بنت ا