اجزاللغتنامه دهخدااجزال . [ اِ ] (ع مص ) ریش کردن پالان ، کوهان شتر را. (منتهی الارب ). || بسیار دادن . || اجزال عطا؛ اکثار بخشش . (منتهی الارب ). تمام کردن عطا. (تاج المصادر) (ز
اجذاللغتنامه دهخدااجذال . [ اِ ] (ع مص ) شاد کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر). شادان کردن . شادمان کردن . (منتهی الارب ). شادمانه کردن .
مکوندیکشنری عربی به فارسیاجزاء , ترکيب کننده , ترکيب دهنده , جزء , جزء ترکيبي , ذرات , داخل شونده , عوامل , عناصر