اجتلابلغتنامه دهخدااجتلاب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) جَلْب . استجلاب . (زوزنی ). کشیدن . || کشیدن از جائی بجای دیگر. || گوسفند و شترو برده از جائی بجائی بردن برای فروختن . (زوزنی ).
استجلابلغتنامه دهخدااستجلاب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) کشیده شدن چیزی از جائی خواستن . (منتهی الارب ). اجتلاب . (زوزنی ). || بسوی خود کشیدن . || حاصل کردن . (غیاث ).
کشیدنلغتنامه دهخداکشیدن . [ ک َ / ک ِدَ ] (مص ) (از: کش + یدن ، پسوند مصدری ) بردن . گسیل داشتن . سوق دادن . از جای به جائی نقل مکان دادن . (یادداشت مؤلف ). بردن از جایی به جای