اجاحةلغتنامه دهخدااجاحة. [ اِ ح َ ] (ع مص ) هلاک کردن . || از بیخ برکندن . (منتهی الارب ). استیصال .
اجاحةلغتنامه دهخدااجاحة. [ اِ ح َ ] (ع مص ) هلاک کردن . || از بیخ برکندن . (منتهی الارب ). استیصال .
وجاحلغتنامه دهخداوجاح . [ وَ ] (ع اِ) اجاح . پرده و پوشش . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (مهذب الاسماء). || سنگ تابان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). |
حاضریلغتنامه دهخداحاضری . [ ض ِ ] (اِخ ) صالح بن احمدبن محمدبن عزالدین محمد الصغیربن شیخ الاسلام عزالدین محمد الکبیربن خلیل [اقضی القضاة ] حاضری الاصل حلبی حنفی . مدتی نائب قاضی
مجیحلغتنامه دهخدامجیح . [ م ُ ] (ع ص ) خراب کننده . || هلاک کننده و مهلک . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به اجاحة شود.
جحاشلغتنامه دهخداجحاش . [ ج ِ ] (ع مص ) زحمت دادن . || کوشش نمودن . (از منتهی الارب ). و رجوع به جحاس شود. || مدافعت کردن کسی را از خویشتن و دیگران . (از اقرب الموارد) (منتهی ال