اثر پایگاه تثبیتشدهinstalled base effectواژههای مصوب فرهنگستانکند شدن انتشار یک فنّاوری یا محصول جدید بهدلیل وجود پایگاه تثبیتشدة فنّاوری یا محصول پیشین
Baron Hermann Ludwig Ferdinand von Helmholtzدیکشنری انگلیسی به فارسیبارون هرمان لودویگ فردیناند فون هلمولتز
اثردیکشنری عربی به فارسیعواقب بعدي , پس ايند , جاي پا , مهر زدن , نشاندن , گذاردن , زدن , منقوش کردن , اثر , اثار مقدس , عتيقه , يادگار , باستاني , نشان , رد پا , مقدار ناچيز , ترسيم ,