151 مدخل
گفتن
appointments, fittings, furnishings
furniture
fixture
اثاث، اثاثه، اسباب، بساط، لوازم
eşya
شجاعانه
گرمای هوا
خوش شانسی، بلند کردن
هاندررا
هدر
اثاثیه – خرده ریز
اثاثیه
اثاثیه مختلف و کم بها.خرده ریز.
اثاثیه را جمع کردن.