اتکاءلغتنامه دهخدااتکاء. [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) اتکال کردن . اعتماد کردن بر. پشت دادن بر. تکیه زدن به . (زوزنی ). متکی شدن بر. تکیه کردن بر. (تاج المصادر).- اتکا کردن ؛ تکیه کردن
تابع بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ل] تابع بودن، تبعۀ کشوری بودن مطیع بودن، افسار کسی بهدست دیگری بودن لبیک گفتن، اطاعت کردن اتکا کردن کهتر بودن
تکیهلغتنامه دهخداتکیه . [ ت َک ْ ی َ / ی ِ ] (از ع ، اِمص ) لفظ عربی است بمعنی پشت به چیزی گذاشتن . (غیاث اللغات ) : بر فضل تست تکیه ٔ امید او از آنک پاشنده ٔ عطایی و پوشنده ٔ خ
تکیه کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اعتماد کردن، اطمینان کردن ۲. اتکا کردن، متکیشدن ۳. تکیه زدن ۴. اصرار ورزیدن، تاکید کردن
اِرْتکازٌدیکشنری عربی به فارسیتکيه (کردن) , اعتماد (کردن) , اتکاء , اساس , استناد , ابتنا , اتّکا , ثبات , استقرار