اتوماسیونواژهنامه آزاداوتوماسیون یک کلمه انگلیسی است automation خودکار سازى ، اتوماسیون ، خودکار کردن ، ماشینى شدن تولید ، کامپیوترى کردن دستگاهها ، خودکار شدن ماشین الات ، کنترل و ه
automationدیکشنری انگلیسی به فارسیاتوماسیون، خودکاری، دستگاه تنظیم خودکار، کنترل و هدایت دستگاهی بطور خودکار
ماشینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی مکانیسم، دستگاه، موتور، اتوماسیون وسیله نقلیه اتومبیل فرقون، دوچرخه اهرم، دنده، قرقره، درام، سطح شیبدار، بازو جرثقیل، جرثقیل زنجیری پمپ، تلمب
علم مکانیکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ک، مهندسی، مکانیک، کنترلاتوماتیک، اتومکانیک، استاتیک، ارگونومی، الکترومکانیک ایستایی فنآوری، تکنولوژی، اتوماسیون، مکانیزاسیون، ماشینیزم
ملیلغتنامه دهخداملی . [ م ِل ْ لی ] (ص نسبی ) منسوب به ملت و آنچه که در ید و اختیار ملت است و گاهی توسعاً در زبان فارسی دولتی را نیز به سبب وابستگی دولت به ملت ، ملی گویند. از