اتابیکلغتنامه دهخدااتابیک . [ اَ ب َ / ب ِ ] (ترکی ، ص مرکب ، اِ مرکب ) بمعنی اتابک : ملک رفته و اتابیک خفته . (عقدالعلی ).
تازه کندلغتنامه دهخداتازه کند. [ زَ ک َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز است که در 20هزارگزی شمال باختری مرکز بخش و 10هزارگزی شوسه ٔ تبریز - میانه واقع است
تلخ آبلغتنامه دهخداتلخ آب . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان آتش بیک است که در بخش سراسکندر شهرستان تبریز واقع است و 435 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
منصورآبادلغتنامه دهخدامنصورآباد. [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان آتش بیک است که در بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع است و 532 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
اشمقلغتنامه دهخدااشمق . [ اَ م َ ] (اِخ ) دهی است جزءدهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز که در 37هزارگزی باختر سراسکند و 30هزارگزی به خط آهن میانه -مراغه واقع و محلی است کو
جغیرلغتنامه دهخداجغیر. [ ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز. واقع در 31هزارگزی باختر سراسکند و 15هزارگزی شوسه ٔ راه تبریز به میانه کوهستانی و هوای