اتجاهلغتنامه دهخدااتجاه . [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) متوجه شدن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || روی دادن . سنوح .
اتزاعلغتنامه دهخدااتزاع . [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) بازایستادن . (منتهی الارب ). ایستادن . (زوزنی ). واایستادن .
اطجاعلغتنامه دهخدااطجاع . [ اِطْ طِ ] (ع مص ) اضطجاع . بر پهلو خفتن . (ناظم الاطباء). رجوع به اضطجاع شود.