ابویونسلغتنامه دهخداابویونس . [ اَ بو ن ُ ] (اِخ ) تابعی است . او از مقدادبن الأسود و مقداد از رسول صلوات اﷲ علیه روایت کرده است .
ابویونسلغتنامه دهخداابویونس . [ اَ بو ن ُ ] (اِخ ) حاتم بن مسلم بن صغیره قشیری . محدث است و شعبه از او روایت کند.
ابویوسفلغتنامه دهخداابویوسف . [ اَ بو س ُ ] (اِخ ) محمدبن کثیربن عطاء یمانی . محدث است و از اوزاعی و معمربن شوذب روایت کند.
ابویوسفلغتنامه دهخداابویوسف . [ اَ بو س ُ ] (اِخ ) ابن رشید الهمدانی .نزیل دمشق . وفات او به سال 643 هَ . ق . بود. او راست : کتاب اعراب القرآن . و شرح قصیده ٔ شاطبیة قاسم بن فیرة و
ابویوسفلغتنامه دهخداابویوسف . [ اَ بو س ُ ] (اِخ ) مکّی . محدث است . او از عطاء و از او یعقوب القعقاع روایت کند.
فروةلغتنامه دهخدافروة. [ ف َرْ وَ ] (اِخ ) کلابی ، مکنی به ابویونس . محدث است و از ابن جبیر روایت کند. (یادداشت بخط مؤلف ).
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یوسف ابی یعقوب بن ابراهیم ، مکنی به ابوجعفر و معروف به ابن الدایه و پدر او پسر دایةبن المهدیست و یاقوت گوید: گمان برم که معروف به اب
سالملغتنامه دهخداسالم . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن ابی حفصه تابعی و محدث است . رجوع به عیون الاخبار ج 1 ص 327 و به ابویونس در همین لغت نامه شود.