ابومحلبلغتنامه دهخداابومحلب . [ ] (اِخ ) در مراصدالاطلاع در شرح بخاراآید: و اسم ها ابومحلب . این کلمه مصحف بومجکث است .
ابومحلملغتنامه دهخداابومحلم . [ اَ م ُ ح َل ْ ل ِ ] (اِخ ) محمدبن هشام بن عوف تمیمی شیبانی . لغوی . معروف به ابن هشام . رجوع به محمد.. و رجوع به ابن هشام ... شود.
ابومحلبلغتنامه دهخداابومحلب . [ ] (اِخ ) در مراصدالاطلاع در شرح بخاراآید: و اسم ها ابومحلب . این کلمه مصحف بومجکث است .
ابومحلملغتنامه دهخداابومحلم . [ اَ م ُ ح َل ْ ل ِ ] (اِخ ) محمدبن هشام بن عوف تمیمی شیبانی . لغوی . معروف به ابن هشام . رجوع به محمد.. و رجوع به ابن هشام ... شود.
ابن هشاملغتنامه دهخداابن هشام . [ اِ ن ُ هَِ ] (اِخ ) ابومحلم محمدبن هشام بن عوف التمیمی الشیبانی السعدی اللغوی . ابواحمد عسکری گوید او امام لغت عربیت و علم شعر و ایام ناس است و اصل