ابوقلابهلغتنامه دهخداابوقلابه . [ اَ ق ِ ب َ ] (اِخ ) رقاشی . عبدالملک بن محمد. از مشاهیر محدثین و زاهدی متقی بود و گویند شصت هزار حدیث از بر داشت و شبانه روز صد رکعت نمازمی گذاشت . او به سال 276 هَ . ق . به بغداد درگذشت .
ابوقلابهلغتنامه دهخداابوقلابه . [ اَ ق ِ ب َ ] (اِخ ) شیبة القیسی . محدث است و از سعید جریری روایت کند.
ابوقلابهلغتنامه دهخداابوقلابه . [ اَ ق ِ ب َ ] (اِخ ) عبداﷲبن زید الجرمی ازدی . محدث است و او بشام درگذشت .
ابوقلابهلغتنامه دهخداابوقلابه . [ اَ ق ِ ب َ ] (اِخ ) عبدالملک بن محمد. رجوع به ابوقلابه ٔ رقاشی شود.
شیبةلغتنامه دهخداشیبة. [ ش َ ب َ ] (اِخ ) ابن القیسی . تابعی است و از سعید جریری روایت کند و کنیت او ابوقلابه است . (از یادداشت مؤلف ). رجوع به ابوقلابه شود.
دیر أیالغتنامه دهخدادیر أیا. [ دَ رِ اَی ْ یا ] (اِخ ) دیری است در شام و واقدی گوید که ابوقلابه ٔ جرمی در سال 104 هَ. ق . در این دیر درگذشته است . (از معجم البلدان ).
حرمیلغتنامه دهخداحرمی . [ ح َ رَ ] (اِخ ) عبداﷲبن یزید، مکنی به ابوقلابه . مستوفی او را در عداد تابعان شمرده گوید به سال 104 هَ . ق . در شام نماند. (تاریخ گزیده ص 246).
قوائملغتنامه دهخداقوائم . [ ق َ ءِ ] (اِخ ) چند کوه است مر هذیل را. (منتهی الارب ). از ابی بکربن کلاب است و از آنجمله است کوه قرن النعم . ابوقلابه ٔ هذلی درباره ٔ آن اشعاری دارد. رجوع به معجم البلدان شود.