ابوعبدالسلاملغتنامه دهخداابوعبدالسلام . [ اَ ع َ دِس ْ س َ ] (اِخ ) زبیدبن جوانشیر. از روات حدیث و ضعیف است و حمّادبن سلمه از او روایت کند.
ابوعبدالسلاملغتنامه دهخداابوعبدالسلام . [ اَ ع َ دِس ْ س َ] (اِخ ) او از ثوبان و از او ابن جابر روایت کند.
ابوعبدالسلاملغتنامه دهخداابوعبدالسلام . [ اَ ع َ دِس ْ س َ] (اِخ ) صالح بن رستم . مولی بنی هاشم . از روات است .
خالدلغتنامه دهخداخالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن ایوب مکنی به ابوعبدالسلام . وی یکی از محدثان اهل «وشقة» است . ابن یونس ازو نام می برد. (از الحلل السندسیه ج 2 ص 178).
زبیرلغتنامه دهخدازبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ابوعبدالسلام بصری . از راویان حدیث بود. از ایوب بن مکرز روایت دارد و حمادبن سلمة از او نقل حدیث کند. (از الجرح و التعدیل ج 2 ص 584).
خالدلغتنامه دهخداخالد. [ ل ِ ] (اِخ ) قرطبی . خالدبن سعید القرطبی الحافظ، مکنی به ابوعبدالسلام . وی محدث مالکی مذهب است و مرگش به سال 352 هَ . ق . اتفاق افتاد، او راست کتابی در رجال اندلس . (از هدیة العارفین ستون 343).