ابوخارجهلغتنامه دهخداابوخارجه . [ اَ رِ ج َ ] (اِخ ) زیدبن ثابت بن الضحاک انصاری صحابی . رجوع به زیدبن ثابت ، و رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 238 شود.
ابوسعیدلغتنامه دهخداابوسعید. [ اَ س َ ] (اِخ ) زیدبن ثابت بن الضحّاک . یکی از صحابه ٔ کبار است و برخی کنیت او را ابوخارجه گفته اند.
زیدلغتنامه دهخدازید. [ زَ ] (اِخ ) ابن ثابت بن الضحاک انصاری (11 - 45 هَ . ق .)، مکنی به ابوخارجه . از بزرگان صحابه و کاتب وحی بود. در مدینه متولد شد ودر مکه پرورش یافت . در شش
خازملغتنامه دهخداخازم . [ زِ ] (اِخ ) خزیمه از سرداران بزرگ عرب است که به جنگ خارجیان اباضیه رفت . در تاریخ ضحی الاسلام چنین آمده است : هنوز سفاح بر اریکه ٔخلافت مستقر نشده بود