ابوالمنذرلغتنامه دهخداابوالمنذر. [ اَ بُل ْ م ُ ذِ ] (اِخ ) یزیدبن عامر. رجوع به ابوالمنذر انصاری شود.
ابوالمنذرلغتنامه دهخداابوالمنذر. [ اَ بُل ْ م ُ ذِ ] (اِخ ) سیدالقرّاء خزرجی ّالأنصاری . رجوع به سیدالقراء خزرجی انصاری شود.
ابوالمنذرلغتنامه دهخداابوالمنذر. [ اَ بُل ْ م ُ ذِ ] (اِخ ) داودبن علیة الکندی . محدث است و شاذان از او روایت کند.
راشدلغتنامه دهخداراشد. [ ش ِ ] (اِخ ) بجلی بن عمر مکنی به ابوالمنذر محدث است . رجوع به ابوالمنذر در همین لغت نامه شود.
یزیدلغتنامه دهخدایزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عامربن حدیده ، مکنی به ابوالمنذر انصاری . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ماده ٔ ابوالمنذر (انصاری ...) شود.
اصفهانیلغتنامه دهخدااصفهانی . [ اِ ف َ] (اِخ ) ابوالمنذر نعمان بن عبدالسلام . رجوع به اصبهانی و ابوالمنذر، و حبیب السیر چ قدیم ج 1 ص 279 شود.