ابن وردانلغتنامه دهخداابن وردان . [ اِ ن ُ وَ ] (ع اِ مرکب ) سنگم . (مهذب الاسماء). سوسکه . (خلاص نطنزی ). سوسک سرخ که بیشتر در حمامها و در بالوعه ها باشد. تذو. (مهذب الاسماء).
اسماعیللغتنامه دهخدااسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن وردان مکنی به ابوعمر. محدث است . رجوع به المصاحف ص 175 شود.
تاتولغتنامه دهخداتاتو. (اِ) جانوری که در حمامها و جز آن متکون شود و بتازی ابن وردان گویند. (ناظم الاطباء)
تذولغتنامه دهخداتذو.[ ت َ ذَ / ذُو ] (اِ) جانوریست سرخ رنگ و پَردار که بیشتر در حمامها و متوضا میباشد و او را بعربی ابن وردان گویند. (برهان ) (آنندراج ). ابن وردان ، که جانوریس