ابن مأمونلغتنامه دهخداابن مأمون . [ اِ ن ُ م َءْ ] (اِخ ) احمدبن علی بن هبةاﷲ (509 -586 هَ .ق .). از نسل مأمون بن هرون الرشید. نحوی و ادیب و فقیه . چندی منصب قضا رانده و در زمان مس
قاضی ابن مأمونلغتنامه دهخداقاضی ابن مأمون . [ اِ ن ُ م َءْ ] (اِخ ) احمدبن علی بن هبة اﷲ. رجوع به ابن مأمون احمد شود.
قاضی ابن مأمونلغتنامه دهخداقاضی ابن مأمون . [ اِ ن ُ م َءْ ] (اِخ ) احمدبن علی بن هبة اﷲ. رجوع به ابن مأمون احمد شود.
مأمونلغتنامه دهخدامأمون . [ م َءْ ] (اِخ ) ابن مأمون بن محمد خوارزمشاه مکنی به ابوالعباس بعد از وفات برادر خود علی بن مأمون بن محمد به حکمرانی خوارزم رسید اما تاریخ دقیق جلوس
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن مأمون بن هارون الرشید. رجوع به احمدبن علی ... و رجوع به ابن مأمون ... شود.
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [اَ م َ ] (اِخ ) ابن مأمون بن احمدبن محمد مکنی به ابومنصور دومین کس از آل فریغون . وی پس از پدر در خوارزم فرمانروائی یافت . رجوع به آل فریغون و رجوع به ا
ابوعلیلغتنامه دهخداابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن مأمون . پدر ابوعلی . مأمون خوارزمشاه بود و چون درگذشت پسر او موسوم به ابی علی بجای پدر نشست و برای استحکام امر خویش خواهر محمود