ابن قرقوللغتنامه دهخداابن قرقول . [ اِ ن ُ ق ُ قو ] (اِخ ) ابراهیم بن یوسف بن ابراهیم . مولد او مریه یکی از شهرهای اندلس به سال 505. هَ .ق . او راست : کتاب مطالعالانوار و این کتاب بس
ابواسحاقلغتنامه دهخداابواسحاق . [ اَ اِ ] (اِخ ) کنیت ابراهیم بن یوسف بن ابراهیم حمزی اندلسی . رجوع به ابن قرقول ابراهیم ... شود.
حسانلغتنامه دهخداحسان . [ ح َس ْ سا ] (اِخ ) ابن منذر، یکی از امراء نعمان بن منذر امیر حیره بوده است ،و در هنگامی که میان نعمان و اعراب در یوم طحفه جنگی رخ داد قابوس بن نعمان ام
نصراﷲ میرزالغتنامه دهخدانصراﷲ میرزا. [ ن َ رُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن نادرشاه افشار، پس از کشته شدن نادرشاه وی به اتفاق برادرش شاهرخ میرزا به سوی مرو فرار کرد و سرانجام «جمعی از قراولان مر
ساجیةلغتنامه دهخداساجیة. [ جی ی َ ] (اِخ ) دسته ای از قراولان خاصه ٔ الراضی باﷲ خلیفه ٔ عباسی که بعلت ایجاد فتنه و آشوب ، بفرمان آن خلیفه و بدست ابن رائق وزیر او قلع و قمع شدند.