ابن الحدادلغتنامه دهخداابن الحداد. [ اِ نُل ْ ح َدْ دا ] (اِخ ) ابوبکر محمدبن احمدبن محمدبن جعفر الکنانی . فقیه شافعی مصری . صاحب کتاب الفروع . شاگرد ابواسحاق مروزی . متولی قضاء و تدر
ابن الحدادلغتنامه دهخداابن الحداد. [ اِ نُل ْ ح َدْ دا ] (اِخ ) فقیهی از پیروان مذهب محمدِ جریر طبری . (ابن الندیم ).
قاضی ابن الحدادلغتنامه دهخداقاضی ابن الحداد. [ اِ نُل ْ ح َدْ دا ] (اِخ ) محمدبن احمدبن محمد. رجوع به ابن الحداد ابوبکر شود.
قاضی ابن الحدادلغتنامه دهخداقاضی ابن الحداد. [ اِ نُل ْ ح َدْ دا ] (اِخ ) محمدبن احمدبن محمد. رجوع به ابن الحداد ابوبکر شود.
زین العابدینلغتنامه دهخدازین العابدین . [ زَ نُل ْ ب ِ ] (اِخ ) ابن عبدالرؤوف بن تاج العارفین بن علی الحدادی ثم المناوی القاهری . متصوف و فاضل . وی در قاهره به آموختن علم پرداخت . او ر
صدقةلغتنامه دهخداصدقة. [ ص َ دَ ق َ ] (اِخ ) ابن الحسین الحداد. مورخ است و به بغداد به سال 573 هَ. ق . درگذشت . او راست : ذیلی بر تاریخ زاغونی . (الاعلام زرکلی ص 429). صاحب کشف
جعفرلغتنامه دهخداجعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن موسی نحوی معروف به ابن الحداد و مکنی به ابوالفضل . برخی مباحث لغوی و احادیث غریب از وی در نوشته های دیگران منقول است . وی در بیست و
قیسلغتنامه دهخداقیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن منقذبن عمرو، مکنی به ابن الحدادیة. از بنی سلول بن کعب ، از خزاعه شاعر جاهلیت است که شجاع و خونریز و چپاولگر بود. قوم خزاعه در بازار عکا