ابلسلغتنامه دهخداابلس . [ اَ ب ُل ْ ل ُ ] (اِخ ) مردی که پولس در انجیل بدو سلام میفرستد و مصفای در مسیح میخواند و بر حسب روایات عیسوی اسقف ازمیر یا هرقله (ارقلیه ، دمشقی ) بوده
ابلستینلغتنامه دهخداابلستین . [ اَ ب ُ ل ُ ت َ ] (اِخ ) نام شهری مشهور به بلاد روم نزدیک ابسس . (مراصد).
ابلستینلغتنامه دهخداابلستین . [ اَ ب ُ ل ُ ت َ ] (اِخ ) نام شهری مشهور به بلاد روم نزدیک ابسس . (مراصد).
ابسسلغتنامه دهخداابسس . [ اَ س ُ ] (اِخ ) نام شهری نزدیک اَبُلستین از نواحی روم ، و گویند اصحاب کهف و رقیم بدانجا باشند. (یاقوت حموی ). و آثار غریبی به ویرانه های این شهر است .
طوغونلغتنامه دهخداطوغون . (اِخ ) پسر ایلکای نویان سردار مغولی اباقا که در جنگ ابلستین (ناحیتی به مشرق قیساریه ) میان لشکر مغول و معین الدین پروانه از یک سو و بیبرس از سوی دیگر رو
ابولولغتنامه دهخداابولو. [ اُ ب ُ ل ُ ] (از یونانی /لاتینی ، اِ) (از یونانی اُبلُس و لاطینی ابولوس ) اُبولوس . در اوزان طبی ، مقدار سه قیراط که معادل دوازده جو میانه است . وزنی م
قراجابکلغتنامه دهخداقراجابک . [ ق َ ب َ ] (اِخ ) زین الدین عبدالرشیدبن ذوالقادر ساسانی ، نخستین حکمران از خاندان بنوالقادر است که بر نقاطی از جمله :ابلستان ، مرعش ، عنیتاب ، زمنتی