ابروصنملغتنامه دهخداابروصنم . [ اَ ص َ ن َ ] (اِ مرکب )بیخ گیاهی است بر شکل آدمی نر و ماده و در ملک طبرستان بسیار میباشد. (نزهةالقلوب ). استرنگ . سترنگ . مردم گیاه . مهرگیاه . لعبت
آبرومنددیکشنری فارسی به انگلیسیdecent, honorable, modest, prestigeful, prestigious, reputable, respectable, salubrious