ابراهیم خلیجیلغتنامه دهخداابراهیم خلیجی . [ اِ م ِ خ َ ] (اِخ ) قائدی از امراء بنی طولون در 292 هَ .ق . او از دست خلفای عباسی والی مصر بود و در آنجا بمخالفت عیسی بن محمد نوشزی برخاست و ن
ابراهیملغتنامه دهخداابراهیم . [ اِ ] (اِخ ) کوهی است در کرمان زمین که آنرا کوه ابراهیم نامند. (مؤیدالفضلا).
ابراهیملغتنامه دهخداابراهیم . [ اِ ] (اِخ ) ابورافع. از صحابه ٔ رسول صلوات اﷲعلیه . رجوع به ابورافع شود.
ابراهیملغتنامه دهخداابراهیم . [ اِ ] (اِخ ) (مولی السید...) پدر او یکی از بزرگان اولیاء و اصلاً ایرانی بود و بقریه ای نزدیک اماسیه انتقال کرده بود. سلطان بایزید دوم در جوانی خویش ب
ابراهیملغتنامه دهخداابراهیم . [ اِ ] (اِخ ) (نهر...) نام رودی به شام در جنوب غربی طرابلس الشام و مصب آن بحر ابیض است و بطول 25 هزارگز.
حجازلغتنامه دهخداحجاز. [ ح ِ ] (اِخ ) سرزمین معروف . مکة و مدینة و طائف و روستاهای آنها. و از آنروی بدین ناحیت حجاز گویند که حاجز و فاصل و حائل است میان نجد و تهامة یا بین نجد و
جعبریلغتنامه دهخداجعبری . [ ج َ ب َ ] (اِخ ) برهان الدین بن عمربن ابراهیم بن خلیل خلیلی جعبری از افاضل علمای عامه ٔ قرن هشتم هجری بشمار می آید که فقیه و قاری متقن و متفنن بوده و
حسین خلیلیلغتنامه دهخداحسین خلیلی . [ ح ُ س َ ن ِ خ َ ] (اِخ ) (حاج میرزا...) ابن میرزا خلیل بن ابراهیم طهرانی از مراجع شیعه در نجف بود و در 1326 هَ . ق . درگذشت و اجازات وی برای شاگر
خلیلیلغتنامه دهخداخلیلی . [ خ َ ] (ص نسبی ) انتسابی است ابراهیم خلیل را. (از انساب سمعانی ). رجوع به ابراهیم خلیل شود.
ابراهیم رودلغتنامه دهخداابراهیم رود. [ اِ ] (اِخ ) رودخانه ٔ ایران که از سرحد بلوچستان سرچشمه گرفته از کرمان گذشته در 53000 گزی جزیره ٔ هرمز به خلیج میریزد. طول آن 450000 گز است . (از