۱. اصرار کردن؛ پافشاری کردن در امری.
۲. (حقوق) تٲیید حکم یک دادگاه در دادگاه بالاتر یا همارزش.
۳. [قدیمی] استوار کردن؛ استواری.
۴. [قدیمی] به ستوه آوردن.
۵. [قدیمی] تٲیید کردن.
پافشاری، پافشاری کردن، استوار کردن
۱. اصرار، پافشاری، تاکید، مداومت
۲. پیله، لجاجت
۳. استوارسازی، ایستادگی، پایداری، مقاومت ≠ نقض
importunity, insistence, persistence, urgency